۱۶ دی، ۱۳۹۰

11.ميز گردي باحضار

۱۰.دكتر هلاكويي(جدايي و طلاق)

http://www.pourzad.com/ketabkhanehman/Seminar/10-ezdevaj va khanevadeh.zip

9.دكتر محمودي و دكتر حجت(عوامل موثر بر زندگي)

8.دكتر هما محمودي همراه دكتر محمد رضا حجت(عوامل موثر بر زندگي)

7.دكتر حورا ياوري(برقراري گفتگو درون خانواده و اثر آن)

6.دكتر هلاكوئي(آمادگي براي ازدواج)

5.دكتر دانش فروغي(خانواده هاي تك سرپرست)

۴.دكتر ويدا ناصحي(خانواده ي ايراني در مهاجرت)

3.دكتر محمد رضا حجت(تفاوت ها و شباهتهاي زن و مرد)

2.دكتر فرهنگ هلاكويي(عشق و محبت در ازدواج و خانواده)

1.دكتر حورا ياوري(نگاهي بر دو مفهوم ازدواج و خانواده)

سميناري كه اكنون در اختيار شما قرار ميگيرد سميناري بسيار بسيار پر بار با عنوان ازدواج و خانواده" ميباشد، كه به بياني ميتوان آن را مكمل سمينار انسان و عشق دانست"

اگر ازدواج كرده ايد، يا قصد ازدواج داريد يا اگر رابطه ي عشقي اي را دنبال مي كنيد يا حتي اگر تنها هستيد با گوش دادن به اين سمينار پربار به ميزان قابل توجهي بر دانسته هاي خود بيفزاييد - بخش  بالا ۱-۱۳

۱۴.شخصيت نا پايدار(دكتر ميلر)

۱۳.شخصيت نا پايدار(دكتر فرناز گنجي)

۱۲.شخصيت شكاك(دكتر دانش فروغي)

۱۱.شخصيت شكاك(دكتر دانش فروغي)

۱۰.شخصيت خود شيفته(دكتر هلاكويي)

۹.شخصيت خود شيفته(دكتر هلاكوئي)

۸.شخصيت هيجاني نمايشي(دكتر فوژان زيني)

۷.شخصیت هیجانی نمایشی(دکتر فوژان زيني)

۶.شخصیت وسواسی مجبور(دکتر هما محمودی)

۵.شخصیت شبه اسکیزو فرنی(دکتر پرویز فهیمیان)

۴.شخصیت ضد اجتماعی(دکتر هلاکویی)

۳.شخصیت دوری گزین(دکتر هنگامه معتقد)

2 شخصیت منزوی - دکتر هنگامه معتقد

شخصیت وابسته - دکتر سیما روحانی 1

اين سمينار در ۱۴ قسمت  (بخش  بالا ۱-۱۴) ارائه ميشود
در اين سمينار به بحث و گفتگو پيرامون انواع شخصيت هاي نا سالم پرداخته مي شود از جمله: منزوی، دوری گزین، وابسته، شكاك و

۱۳ دی، ۱۳۹۰

عمر خیام نابغه پرسشگر

دکتر عباس میلانی در مورد شاه فقید و کتاب او

دانش و خرد: دکتر علی نیری و دکتر فوژان 6

دانش و خرد: دکتر علی نیری و دکتر فوژان 5

from

دانش و خرد: دکتر علی نیری و دکتر فوژان 4

from

دانش و خرد: دکتر علی نیری و دکتر فوژان 3

دانش و خرد: دکتر علی نیری و دکتر فوژان 2

دانش و خرد: دکتر علی نیری و دکتر فوژان 1

۱۳ تیر، ۱۳۸۸

پيش بيني مرحوم دکتر محمد مصدق در مورد فاجعه اي که امروز من و تو لمسش مي کنيم

گفتگوي شادروان دکتر مصدق با آندره بريسو، خبرنگار فرانسوي در 15 ژوئيه 1951مصدق به من گفت: در مورد ملي کردن نفت رودرروي انگليسي ها قرار گرفته است و گفتگويش با هريمن، رئيس جمهور آمريکا و جنگ سازمان هاي جاسوسي عليه ايران را پيش کشيد.پس از لحظاتي افزود: من پير شده ام. فکر نميکنم به سن هشتاد برسم (در آن زمان 71 ساله بود و 87 سال عمر کرد). شايد هرگز نتوانم به آنچه براي کشورم آرزو ميکنم جامه عمل بپوشانم ولي مطمئنم ديگران خواهند آمد، که پس از من اين کار ها را به انجام خواهند رسانيد. آنها امپرياليست ها و شوروي ها را بيرون خواهند کرد. شاه را يا از بين ميبرند و يا اخراج ميکنند. او با اين که نرم خوست، آرزوي بزرگش اين است که جاي کورش را بگيرد و همه کاره مملکت شود. فکر نميکنم حزب توده قادر به گرفتن و حفظ قدرت باشد. همينطور ارتش را توانا براي بر خاستن و برپايي يک نظام ديکتاتوري نمي بينم. اميدوارم سرکرده هاي شيعه قصد جدي براي ورود به عرصه سياست نداشته باشند. اگر چنين شود، ايران در آستانه وضعيت فاجعه آميزي قرار خواهد گرفت که بدوا همسايگان ايران (عراق، سوريه و اردن) را در حالت جنگي با ما قرار ميدهد. من واقعا از اين تشکيلات مذهبي هراس دارم. درست است که ما مسلمان هستيم، ولي در واقع عرب نيستيم و رودرروي سني ها قرار داريم. بدين ترتيب تشکيلات آخوند هاي شيعه با آن سلسله مراتب و امکانات اگر به قدرت دست يابد، ما در داخل مواجه با انقلابي خونين خواهيم شد و در خارج بايد نتايج جهاد عليه عراق و اردن و سوريه را تحمل کنيم. فکر نميکنم مصر و حتا اسرائيل مداخله کنند. به هر حال اگر اين فرض آخري تحقق پيدا کند، يک آيت اللهي وارد عرصه ميشود و نهضتي مالامال از نفرت عليه غرب و حتا ضد يهود و در دشمني با عرب هاي سني راه خواهد انداخت و اي بسا که خيابان ها جاي جسد و خون خواهد شد.

مصدق

چه کسی جای چه کسی نشسته؟

می گویند زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت. در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود دکتر مصدق رفت و روی صندلی انگلستان نشست. قبل از شروع جلسه یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست اما پیرمرد تحویل نگرفت و روی همان صندلی نشست.جلسه داشت شروع می شد و هیات نمایندگی انگلیس روبروی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود تا بلکه بلند شود و روی صندلی خودش بنشیند اما پیرمرد اصلاً نگاهشان هم نمی کرد.جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده به مصدق رو کرد و گفت که شما جای انگلستان نشسته اید و جای شما آن جاست.کم کم ماجرا داشت پیچیده می شد که مصدق بالاخره به حرف آمد و گفت:خیال می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست و صندلی انگلیس کدام است؟ نه آقای رییس، خوب می دانیم جایمان کجاست اما راستش را بخواهید چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستن برای خاطر این بود تا دوستان بدانند برجای ایشان نشستن یعنی چه. او اضافه کرد که سال های سال است که دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده و کم کم یادشان رفته که جایشان این جا نیست...با همین ابتکار و حرکت عجیب بود که تا انتهای نشست فضای جلسه تحت تاثیر مستقیم این رفتار پیرمرد قرار گرفت و در نهایت هم انگلستان محکوم شد.

بن بست